تنها خدا فهمید

دخترک کبریت فروش

آپلود عکس

تنهاخدافهمید...!!!؟؟؟

زمانی که دراوج تنهایی درگوشه ای کزکرده بودم...!

همه مرادیدندوفقط گفتند:

حتماباکسی دعوایش شده...؟

حتماکسی به اوبدتوهین کرده...؟

حتمادرخیابان کسی مزاحمش شده...؟

اماهیچکس نفهمید که دلیل تنهاییم خودشان هستندکه درکم نکردند...

 

درکم نکردن که دلیل دیربیدارشدن هایم...گریه های شب قبلم بود؟

دلیل سکوتم...بغض درگلویم بود؟

ودرمیان این همه آدم تنهاخدایم فهمیدکه تنهایم...

عیبی نداردتنهاهمین خدابرایم کافی ست...

خدایارهایم نکن...


نظرات شما عزیزان:

rashid
ساعت0:37---27 خرداد 1393
دستم را در تاریکی اندوهی بالا بردم.و ستاره ی تنهایی را نشان دادم. شهاب نگاهش مرده بود.پیکره اش خاموشی بود.لالایی اندوهی بر ما وزید.تراوش سیاه نگاهش با زمزمه ی سبز علفها امیخت.وناگاه از اتش لبهایش جرقه ی لبخندی پرید.در ته چشمانش تپه ی شب فرو ریخت.ومن در شکوه تماشا فراموشی صدا بودم
پاسخ:زیبا بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
برچسب:,| |مریم|